معنی چسبناک، چسبنده، دشوار، سخت، چسبناک کردن, معنی چسبناک، چسبنده، دشوار، سخت، چسبناک کردن, معنی ]sfjاl، ]sfjbi، bamاc، soت، ]sfjاl lcbj, معنی اصطلاح چسبناک، چسبنده، دشوار، سخت، چسبناک کردن, معادل چسبناک، چسبنده، دشوار، سخت، چسبناک کردن, چسبناک، چسبنده، دشوار، سخت، چسبناک کردن چی میشه؟, چسبناک، چسبنده، دشوار، سخت، چسبناک کردن یعنی چی؟, چسبناک، چسبنده، دشوار، سخت، چسبناک کردن synonym, چسبناک، چسبنده، دشوار، سخت، چسبناک کردن definition,